این روزها ترسم از سرمایی ست
این روزها ترسم از سرمایی ست
که آرام و بی صدا به قلبم رخنه می کند!
سرمایی که آهسته قلب تپنده ام را یه یخ تیدبل می کند!
زندگی مسابقه نیست /زندگی یک سفر است /و تو آن مسافری باش /که در هر گامش /ترنم خوش لحظه ها جاریست دعایت می کنم، عاشق شوی روزی /بفهمی زندگی بی عشق نازیباست
این روزها ترسم از سرمایی ست
که آرام و بی صدا به قلبم رخنه می کند!
سرمایی که آهسته قلب تپنده ام را یه یخ تیدبل می کند!