همه
همه مرا با خنده های باصدا میشناسند؛
این بالش بیچاره ،با گریه هاى بی صدا
زندگی مسابقه نیست /زندگی یک سفر است /و تو آن مسافری باش /که در هر گامش /ترنم خوش لحظه ها جاریست دعایت می کنم، عاشق شوی روزی /بفهمی زندگی بی عشق نازیباست
وقتی تو نیستی نه هست های ما چونان که بایدند ، نه باید ها ...
هر روز بی تو روز مباداست !
قیصر امین پور
صدبار گفتم بی تو میمیرم ولی رفــــــــــــــــتی
من باورم میشه بگـــــــــــــــــو
بگــــــــــــــــــــــــو که نشنیدی صدامو
آخر یه روزی پای تو از دست میرم...
نمی دانم ،تو را به اندازه ی نفسم دوست دارم ...
یا نفسم را به اندازه ی تو !
نمی دانم ،چون تو را دوست دارم نفس می کشم ...
یا نفس می کشم که تو را دوست بدارم !
نمی دانم ،زندگیم تکرار دوست داشتن توست ...
یا تکرار دوست داشتن تو ، زندگیم !
تنها می دانم که دوست داشتنت ؛
لحظه
لحظه
لحظه ی
زندگیم را می سازد !
و عشقت ؛
ذره
ذره
ذره ی
وجودم را !
می بینی هوای دلتنگیم را ؟ نسبت عجیبی دارد با زاویه ی نگاهم !
در دسترس چشمانم که باشی هوا خوب است
دور از دسترس نشو که باران می گیرد …
بهترین احــساس...
رسیدن به آرامــــش است ...
کنار کسی که ..
تو را می فهمد و دوستت دارد ..
اینجا مینویسم شاید گذر زمان تو را هم یه روز برای خواندن این مطلب به اینجا بکشاند...
من همانم که با اینکه میدانستم تو نمیتوانی با من باشی ولی باز دوستت داشتم.
منی که میدانستم بیشتر از نصف حرفهایت راست نبود ولی به احترام دلم باور میکردم!
و ندانستی که آنهایی که نصف شب با آنها میحرفی و وقتی اس ام اس هایی من نمیآیند میگفتی
لابد حافظه پر شده است!!!!
همه رفتنی أند و فقط چند روزی تو را میخواهند.
من تمام اینها را میدانستم. ولی دوستت داشتم