سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ عاشقانه ها|دوست دارم

زندگی مسابقه نیست /زندگی یک سفر است /و تو آن مسافری باش /که در هر گامش /ترنم خوش لحظه ها جاریست دعایت می کنم، عاشق شوی روزی /بفهمی زندگی بی عشق نازیباست

دعا

بسم الله الرحمن الرحیم

اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ

صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ

فی هذِهِ السّاعَةِ وَفیکُلِّ ساعَةٍ

وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً

وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً

وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً، بِرَحْمَتِکَ یااَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.


+ نوشته شده در جمعه 92/12/9 ساعت 10:52 صبح توسط سحر | نظر

دلم میخواهد

گاهی وقتها دلم میخواهد بگویم:

من رفتم ؛

باهات قهرم ،

دیگه تموم!

دیگه دوستت ندارم …..

و چقدر دلم میخواهد بشنوم:

کجا بچه لوس !؟


مگه دست خودته ؟ رفتن به این راحتی نیست !

اما ….

نمیدانم چه حکمتیست که آدمی

همیشه اینجور وقتها میشنود :

به جهنم … !!!



+ نوشته شده در جمعه 92/12/9 ساعت 10:0 صبح توسط سحر | نظر

سلامتی

سلامتی اون و یارش ،

من و یادش ،

اون و قابش ،

من و فازش …



+ نوشته شده در جمعه 92/12/9 ساعت 9:52 صبح توسط سحر | نظر

ادم...

آدمهایی که امروز دوستت دارند و فردابدون هیچ توضیحی رهایت می کنند...

آدمهایی که امروز پای درد دلت می نشینند و فردا بیرحمانه قضاوتت می کنند...

آدمهایی که امروز لبخندشان را می بینی و فردا خشم و قهرشان......

آدمهایی که ام روز قدرشناس محبتت هستند و فردا طلبکار محبتت...

آدمهایی که امروز با تعریف هایشان تو را به عرش می برند و فردا سخت بر زمینت می زنند...

آدمهایی که مدام رنگ عوض می کنند امروز سفیدند، فردا خاکستری، پس فردا سیاه...




+ نوشته شده در جمعه 92/12/9 ساعت 9:49 صبح توسط سحر | نظر

این اســمــش ” دلــــــــه ” !

بــبــیــن ایــن اســمــش ” دلــــــــه ” !

اگــــه قــرار بــود کــه بــفــهــمــه فــاصــلــه یــعــنــی چــی؟!!!

اگــــه قــرار بــود کــه بــفــهــمــه نــمــیــشــه هــمــو دیــــد . . .

مــیــشــد مــغــــــز !

امّــا دلــــه ! ایــنــجــور چــیــزا رو نــــمــی فــهــمــه . . . !

 



+ نوشته شده در دوشنبه 92/12/5 ساعت 9:54 عصر توسط سحر | نظر

...

 

تقدیم به همه ی دوستام....


+ نوشته شده در دوشنبه 92/12/5 ساعت 9:49 عصر توسط سحر | نظر

پر از احساس...

گریه شاید زبان ضعف باشد !

شاید کودکانه ،

شاید بی غرور اما هر وقت گونه هـایم خیس می شود

می فهمم نه ضعیفم ، نه کودکم ، بلکه پر از احساسم . ..



+ نوشته شده در دوشنبه 92/12/5 ساعت 9:47 عصر توسط سحر | نظر

مهــم باشـی

مطمئـــن باش...

وقتــی برای کسی مهــم باشـی

او همیشه راهـی برای وقـت گذاشتــن برایت خواهـد یافت...

نه بهانه ای برای فرار و دروغــی برای توجیه...



+ نوشته شده در دوشنبه 92/12/5 ساعت 9:45 عصر توسط سحر | نظر

...

دختر کوچولو و پدرش از رو پلی میگذشتن.

پدره یه جورایی می ترسید، واسه همین به دخترش گفت :

«عزیزم، لطفا دست منو بگیر تا نیوفتی تو رودخونه.»

دختر کوچیک گفت :

نه بابا، تو دستِ منو بگیر.. پدر که گیج شده بود با تعجب پرسید:

چه فرقی میکنه ؟؟؟ !!!

دخترک جواب داد:

«اگه من دستت را بگیرم و اتفاقی واسه م بیوفته،امکانش هست که

من دستت را ول کنم.

اما اگه تو دست منو بگیری،من با اطمینان میدونم هر اتفاقی هم که

بیفته،هیچ وقت دست منو ول نمی کنی.»


+ نوشته شده در دوشنبه 92/12/5 ساعت 9:37 عصر توسط سحر | نظر

دیگر هیچ آرزویی ندارم

از خدا دیگر هیچ نمیخواهم


دیگر هیچ آرزویی ندارم


رویایم را میخواستم که به آن رسیدم


دنیا را میخواستم که آن را به دست آوردم


رویایی که همان دنیای من است


و تویی که همان دنیای منی…



+ نوشته شده در دوشنبه 92/11/28 ساعت 9:35 صبح توسط سحر | نظر

<      1   2   3   4   5   >>   >